مینی
برای تماشای
سریال انگلیسی پس از پیش درآمدی که وضعیت پرفراز و نشیب موجودیت در آمریکای میانه در سال 90 را شرح می دهد، دو قهرمان خود را در صحنه ای طولانی از پیچش های سرنوشت ساز کنار هم قرار می دهد. لیدی کورنلیا لاک (امیلی بلانت) برای انتقام مرگ پسرش وارد ایالات متحده می شود، اما بلافاصله توسط جنایتکاران حریص و خشن که توبی جونز و سیاران هیندز نقش شگفت انگیزی بازی می کنند، تهدید می شود. هنگامی که او از کالسکه به سمت پای هیندز پرتاب می شود، شکل مردی کتک خورده را می بیند که در لبه ملک آویزان است. این الی ویپ (چاسک اسپنسر)، پیشاهنگ سواره نظام سابق پاونی است که اکنون قصد دارد سرزمین موعود خود را از دولتی که برای آن جنگیده بود، بگیرد، حتی اگر در قلبش می داند که بعید است به راحتی آن را بدست آورد. اینها هر دو افرادی هستند که علیه یک سیستم شکسته عقب نشینی می کنند، سیستمی که به حریصان و بی انصافان پاداش می دهد، و اساساً در جاده ای با هم به سمت شهر کوچکی به نام هاکسم، وایومینگ می روند.
در کنار فیلم،
این مینی ددوود در وایومینگ (به سختی) توسط کلانتری به نام رابرت مارشال (استیون ریا) رهبری می شود که توسط یک سری قتل های محلی که ممکن است شامل بیوه ای جوان به نام مارتا مایرز (والری پاچنر) باشد، سرگردان می شود. همانطور که همه چیز به سمت یک سری افشاگری ها و رویارویی ها در Hoxem پیش می رود، چهره های آشنا ظاهر می شوند از جمله چرخش های به یاد ماندنی توسط Rafe Spall و Gary Farmer (خیلی خوب در "Reservation Dogs"). بخش اعظم <<انگلیسی ها>> شامل گفت و گوهای طولانی است که با خشونت شدید همراه است. این یک معادله جذاب است زیرا اساساً نمایشی در مورد افرادی است که معتقدند فقط با زور به آنچه می خواهند می رسند و در عین حال از لحاظ دیالوگ و تعامل شخصیت ها نیز بسیار غنی است. مکالمه اپیزود ابتدایی میان هیندز و بلانت روی میز شامی که شامل صدف های دشتی است (به آن نگاه کنید) به اندازه کوئنتین تارانتینو خودآگاه نیست، اما تبادلات مشابهی را در فیلم های او مانند <<جانگو رها شده>> و <<حرامزاده های بی شکوه>> به یاد می آورد. که در آن شما می دانید که همه شوخ طبعی ها احتمالاً به خونریزی ختم می شود.
برای
Blick گاهی اوقات کمی بیش از حد در این مبادلات طولانی، مخصوصاً در قسمت های سه و چهارم زیاده روی می کند، و اجازه می دهد که داستان سرایی در فلاش بک ها به هم ریخته شود، زمانی که فصل بعد از اپیزودهای آغازین انفجاری آن باید شتاب بیشتری بگیرد. با این حال، با وجود همه اینها، نمایش یک تجربه بصری جذاب باقی می ماند. بلیک و تیمش علاقه زیادی به تصاویر نمادین وسترن دارند - شبح ها در برابر یک آسمان آبی بزرگ، نمای نزدیک از چشم های پنهانی و غیره - اما همچنین به کاوش در زیر تصاویر به حقیقت سرزمین وعده های شکسته شده، هر دوی آن هایی که به آنها داده شده است، علاقه مند هستند. مردم گفتند که می توانند زندگی جدیدی را در آنجا و کسانی که زمینشان یده شده است شروع کنند. در اواخر فصل، شخصی از تفاوت بین سفر با امید در مقابل سفر بدون ترس صحبت می کند، و این شبیه نمایشی است درباره زمانی در آمریکا که امید بسیار کم بود. برخی از مسافران به جوامع جدیدی مانند Hoxem ممکن است بدون ترس سفر کرده باشند، اما به این دلیل نبود که آنها به همان اندازه که چاره دیگری نداشتند به آینده ای روشن امیدوار بودند.
در میان ژانرهای موجود
حتی با وجود اینکه <<انگلیسی ها>> از نظر داستان سرایی کمی افت می کند، اجراها در طول فصل فوق العاده باقی می مانند. هیندز و جونز در اپیزود خود بسیار هیجان انگیز هستند و ریا معمولاً قوی است، اما نمایش متعلق به بلانت و اسپنسر است که هر دو فوق العاده هستند. بلانت همیشه توانسته است بین آسیب پذیری و قدرت تعادل برقرار کند، و این دو ویژگی در برخی از انتخاب های او در اینجا به شیوه ای فریبنده در یک ضرب وجود دارند. اسپنسر می داند که چگونه پشیمانی را در بدن و لحن خود حمل می کند، و مردی را اسیر می کند که ممکن است از آنچه روی مردمش انجام می شود بی حس شده باشد، اما اجازه نداده است که نجابت او را تحت تأثیر قرار دهد. هر دوی آن ها صدای فوق العاده ای دارند که اگر چشمانتان را ببندید، گاهی به <<انگلیسی ها>> حال و هوای سینمای ژانر کلاسیک می دهد. هر بار که بلانت و اسپنسر شروع به گفتگوی رگباری می کنند، گم شدن در این نمایش آسان است.
مینی سریال استریم به قدری تبدیل به یک زمینه اشباع شده است که چیزی مانند "انگلیسی" ممکن است در میان جمعیت گم شود. مانند شخصیت هایی که نمایه می کند، سزاوار فرصتی برای شادی و حک کردن بخشی از چشم انداز برای خود است.
های ,یک ,فیلم ,ها ,ای ,خارجی ,است که ,می شود ,را در ,می کند، ,ممکن است ,نماوا مراجعه نمایید ,فیلم نماوا مراجعه
درباره این سایت