پس از نمایش فیلم از منتقدان خواسته شد تا از افشای اسرار داستان جلوگیری کنند. این به این دلیل نیست که ما فیلم را برای شما خراب می کنیم. به این دلیل است که اگر آنها را می شناختی، نمی خواستی بروی. کل این کار یک داستان سگ پشمالو است، و به نوعی، همه راز است. من به سختی می توانم در مورد آن بحث کنم بدون اینکه به طرز دیوانه کننده ای مبهم باشم.
بیایید بگوییم که در زمان و مکان نامشخصی اتفاق می افتد، احاطه شده توسط جنگلی که شخصیت ها هرگز وارد آن نمی شوند. لباس کاراکترها و نبود ماشین و تلفن و مواردی از این دست، حکایت از دهه 90 یا جامعه آمیش دارد. همه طوری صحبت می کنند که انگار <<اقناع دوستانه>> را خوانده اند. مهمترین فضایل مدنی، احتیاط و احتیاط است. اینجا روستایی است که به شدت به دهکده شرقی نیاز دارد.
داستان با یک تشییع جنازه با حضور همه روستاییان آغاز می شود و پس از آن یک غذای بزرگ در فضای باز پشت میزهای طولانی که با ذرت روی بلال ناله می کردند و همه چیزهای دیگر را تزیین می کردند. ظاهراً همه در دهکده همه کارها را با هم انجام می دهند، اگرچه هیچ وقت مشخص نیست که بیشتر شغل های آنها چیست. مقداری کشاورزی و نانوایی ادامه دارد.
در کنار
فیلم آنقدر غم انگیز است که می ترسد در حضور خودش صدایش را بلند کند. این باعث می شود حتی در صحنه های ملودرام بی شرمانه ای هم وجود داشته باشد. ما پدرسالار ادوارد واکر (ویلیام هرت) را ملاقات می کنیم که در همه چیز آنقدر عاقل است که به نظر می رسد وزیری است که در باشگاه روتاری صحبت می کند. دخترش آیوی (برایس دالاس هاوارد) نابینا اما بداخلاق است. مرد جوان سرسخت، لوسیوس هانت (خواکین فینیکس)، از بزرگان درخواست می کند که به او اجازه دهند نگاهی به جنگل بیندازد. مادر بیوه او آلیس (سیگورنی ویور) احساساتی نسبت به ادوارد واکر دارد. احمق دهکده (آدرین برودی)، قمار و قمار کلمه ای نیست که من به راحتی از آن استفاده کنم. یک مرد خوب و واقعی وجود دارد (برندان گلیسون). و دامادی که می ترسد پیراهنش چروک شود.
داستان با یک تشییع جنازه با حضور همه روستاییان آغاز می شود و پس از آن یک غذای بزرگ در فضای باز پشت میزهای طولانی که با ذرت روی بلال ناله می کردند و همه چیزهای دیگر را تزیین می کردند. ظاهراً همه در دهکده همه کارها را با هم انجام می دهند، اگرچه هیچ وقت مشخص نیست که بیشتر شغل های آنها چیست. مقداری کشاورزی و نانوایی ادامه دارد.
علاوه بر تماشا، امکان دانلود فیلم ها در تمامی ژانرها وجود دارد و برای دانلود
فیلم آنقدر غم انگیز است که می ترسد در حضور خودش صدایش را بلند کند. این باعث می شود حتی در صحنه های ملودرام بی شرمانه ای هم وجود داشته باشد. ما پدرسالار ادوارد واکر (ویلیام هرت) را ملاقات می کنیم که در همه چیز آنقدر عاقل است که به نظر می رسد وزیری است که در باشگاه روتاری صحبت می کند. دخترش آیوی (برایس دالاس هاوارد) نابینا اما بداخلاق است. مرد جوان سرسخت، لوسیوس هانت (خواکین فینیکس)، از بزرگان درخواست می کند که به او اجازه دهند نگاهی به جنگل بیندازد. مادر بیوه او آلیس (سیگورنی ویور) احساساتی نسبت به ادوارد واکر دارد. احمق دهکده (آدرین برودی)، قمار و قمار کلمه ای نیست که من به راحتی از آن استفاده کنم. یک مرد خوب و واقعی وجود دارد (برندان گلیسون). و دامادی که می ترسد پیراهنش چروک شود.
برج های مراقبت از اطراف روستا محافظت می کنند و شراره ها در طول شب می سوزند. اما نه ترس: کسانی که ما انجام می دهیم، و غیره، به آتش بس رسیده اند. آنها در جنگل می مانند و روستاییان در روستا می مانند. لوسیوس می خواهد به جنگل برود و از بزرگان که از این میل اخم می کنند درخواست می کند. آیوی دوست دارد با لوسیوس ازدواج کند، و این را به او می گوید، اما او بسیار متفکر و اهل تشییع جنازه است که برای مقابله با او به یک فیلم دیگر نیاز دارد. با این حال آنها همدیگر را دوست دارند. احمق روستایی هم برای آیوی چیزی دارد و گاهی با هم قمار می کنند.
برای سرگرمی کودکان نیز میتوانید
اتفاق وحشتناکی برای کسی می افتد. من جرأت نمی کنم چه چیزی، و برای کدام و توسط چه کسی را فاش کنم. ادوارد واکر با اکراه تصمیم می گیرد کسی را به <<شهرها>> بفرستد تا برای هر کسی که زخمی شده است دارو بیاورد. و دخترش آیوی، دختری نابینا که در جنگلی راه می رود که در آن کسانی که و غیره زندگی می کنند، می رود. او کلاه زرد سواری خود را بر سر می گذارد، و تلاشی مافوق بشری می طلبد تا به خانه مادربزرگ فکر نکنیم.
دعواهای جدی ویولن در تراک صدا نفوذ می کند. پاییز، ابری و سرد است. دخترها یک گل قرمز پیدا می کنند و آن را دفن می کنند. همه با صدای منفعل صحبت می کنند. نشاط از شخصیت ها تخلیه شده است. اینها زائران استپفورد هستند. بزرگترها جلساتی دارند که جوانان از آنها حذف می شوند. یکی از زیر تخته ها چیزی پیدا می کند. آیا نمی دانستید که دقیقاً در جایی که لازم بود، وجود دارد تا کسی کاری را انجام دهد که بدون آن نمی توانست انجام دهد.
در نهایت راز کسانی و غیره فاش می شود. نامیدن آن ضد اوج نه تنها به اوج بلکه به پیشوندها نیز توهین خواهد بود. این یک راز تلخ است، حدود یک پله بالاتر از نردبان اصالت روایی از It Was a Dream. در واقع آنقدر بیهوده است که وقتی راز را کشف می کنیم، می خواهیم فیلم را به عقب برگردانیم تا دیگر راز را ندانیم.
و سپس به عقب و عقب رفتن ادامه دهید تا زمانی که به ابتدا برگردیم و بتوانیم از روی صندلی هایمان بلند شویم و از سالن تئاتر به عقب برگردیم و از پله برقی بالا پایین برویم و نگاه کنیم که پول از صندوق به جیب می رسد. .
فیلم ,یک ,کند ,های ,آنقدر ,نمی ,است که ,می کنند ,که به ,که در ,می کند ,هانت خواکین فینیکس ,احمق دهکده آدرین ,دهکده آدرین برودی ,دارد برندان گلیسون
درباره این سایت