برای تماشای این
این فیلم به کارل استرومبرگ (Curd Jurgens)، شرور شیفته اقیانوس و تلاش های او برای جایگزینی "تمدن منحط" آن زمان با شهرهای زیر آب با ربودن زیردریایی های آمریکایی و روسی و تلاش برای استفاده از کلاهک های آنها برای شروع یک آرماگدون هسته ای می پردازد. . این امر سرویس مخفی بریتانیا و KGB را مجبور به سازش می کند و جنگ سرد را متوقف می کند، ترتیبی که <<ناخواسته>> 007 را در کنار مأمور فوق العاده توانا اما نه چندان رسا XXX، که به نام سرگرد آنیا آماسوا (باربارا باخ) نیز شناخته می شود، قرار می دهد. دوست پسر توسط باند در صحنه قبل از اعتبار کشته شد. این بدان معناست که 007 باید زمان زیادی را صرف نجات فردی در فیلم کند که بیشتر می خواهد از شر او خلاص شود (اگر چه به سختی تنها). ما تا به حال در دوجین سال اوراق قرضه مور به دست آوردیم.
در سایت فیلم نماوا علاوه بر فیلم های خارجی،
چیزی که <<جاسوسی که مرا دوست داشت>> در ایجاد فضای خطر موجود در برخی از بهترین فیلم های باند (<<از روسیه با عشق>>، <<اسکای فال>>) کم دارد، در خلق یک فیلم ظاهراً غیرممکن، آن چه را به هم می آورد. موقعیتی برای قهرمان داستان پس از دیگری، به گونه ای که سایر نوشته ها خوش شانس بودند که یک نمونه واحد را در بر گیرند. مور باندز اغلب زمانی که قصد داشت مخاطبان خود را به وجد بیاورد، زیاده روی می کرد، و برای هر سکانس به یاد ماندنی مانند فرار تمساح از <<زندگی کن و بگذار بمیرد>>، ما سهم خود را از موارد سر تکان می دادیم، مانند تعقیب و گریز تاک تاب در <<اختاپوسی>> و تخته موج سواری برفی <<دختران کالیفرنیا>> در <<منظره ای برای کشتن>>. <
مطمئناً چند ابزار <<آینده نگر>> در <
برای کودکان نیز
با این حال، بسیاری از سکانس های تصویر جزو بهترین های این مجموعه هستند، از جمله آنچه که مطمئناً هیجان انگیزترین تعقیب و گریز اسکی است که تا به حال فیلم برداری شده است، که در آن باند به عقب، جلو می لغزد، به عقب می چرخد و همه را با یک شیرین کاری برای سنینی که امکان مرگ را می توان در همه جا احساس کرد، فرار از دست دشمنانش با پریدن از کنار کوه در یکی از موارد نادر زندگی سینمایی من که می توانم کل تئاتر را به یاد بیاورم که با تشویق های خودجوش منفجر شد.
یکی از ژانرهایی که میتوانید در نماوا بیابید
این یکی از بهترین لحظات 007 شده است (در کنار شاید کشف دختر طلایی در "گلدفینگر") و آهنگی که در ادامه می آید به سرود شخصی و غیر رسمی او تبدیل شده است ("هیچ کس آن را بهتر نمی کند."). به تغییرات بی پایانی (بسیاری از فیلم های دیگر باند)، تا جایی که تماشای هر گونه فرار سینمایی که با چتر بازکننده پوشانده می شود یا هر آیتمی که جک یونیون را نشان می دهد دیگر چندان جالب نیست.
ارنست استاورو بلوفلد در ابتدا قرار بود دوباره نقش شرور اینجا باشد، اما مشکلات حقوقی تهیه کنندگان را مجبور کرد تا شخصیتی به نام کارل استرومبرگ را معرفی کنند. او اساساً یک ماکت بدون گربه از بلوفلد با مو و دست های تغییر شکل داده شده از نوع اردک دونالد است (باور کنید یا نه)، یک علامت تجاری شبیه دکتر نو که به روشی احمقانه قرار است به توضیح میل او به آب کمک کند، چیزی که مورد توجه قرار نگرفت. به هر حال باید مخاطبان را دنبال کند زیرا هیچ هدف واقعی در طرح نداشت
امکان دانلود نیز در سایت فیلم نماوا قرار گرفته است.
درباره این سایت